نشخوارگاه ذهنم :)

می نویسم که نوشته باشم :)

نشخوارگاه ذهنم :)

می نویسم که نوشته باشم :)

  • ۰
  • ۰

امروز به مناسبت پایان امتحانم، البته هنوز پروژه‌هاشون مونده، رفتم انقلاب، گردش :)

خوش گذشت، خیلی زیاد با اینکه هیچ کار خاصی نکردم. هوا خیلی تمیز و خوب بود، نم بارون میزد و اینا، خلاصه خیلی حال کردم :)

جدیدا دیگه حرف زدن توی جمع یا اینکه با دوستم تو خیابون حرف بزنم اذیتم نمیکنه؛ قبلا خیلی معذب و آدم مبادی آدابی بودم؛ همچین خشک و اتوکشیده، یه آدمی مناسب زندگی توی ژاپن:)

دیگه نه، دیگه اون دوره گذشت... پسرفتم رو در این زمینه اعلام می‌کنم، دیگه به درد ژاپن نمیخورم :)

 

یه فیلمی میخوام مدل شب‌های روشن، تم آروم و همچین ادبیاتی طور، ولی متاسفانه پیدا نمیکنم. دلم فیلم قشنگ میخواد؛ کتاب قشنگ میخواد. 

دیگه نمی‌خوام چیز میزهای شوپنهاوری و نیچه‌ای بخونم. حوصله شخم زدن روح و روانم رو هم ندارم.

یه ناراحتی و خوشحالی مبهمی رو دارم تجربه میکنم، نمیدونم چرا. کلا یه‌جوری‌ام.

  • ۰۲/۱۱/۰۴
  • la_adri 100

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">