چقدر خودخواه شدم. انگاری از خونواده کنده شدم. نه به خاطر اینکه اومدم خوابگاه، نه. قبل از اینا حتی، به صورت تدریجی، نمیدونم از کی شروع شد. از وقتی فقط مثل چی سرم گرم کار خودم شد. امیدوارم بعدا از این نظر پشیمون نشم.
احساس میکنم تعلق خاطری ندارم...
یه جوریام. آدم خودمحوری هستم انگار. فقط خودم و کار و بار خودم رو میبینم.
شاید روزانه اندازه ۲۰ دیقه هم به خونه و اعضای خونواده فکر نکنم حتی.
دوست ندارم فردا برم جلسه گروهمون، از تمامی محلهای حضور استاد راهنمام و یکی دو نفر میخوام دور باشم فعلا. نمی دونم چرااا ...
نمیدونم چرا عصبیام :/
- ۰۲/۰۹/۲۱